عششششقم

تو چت روم اسم کاربریمو گذاشتم عششششقم

.

.

.

.

موقع ورود مینویسه «سلام عششششقم خوش آمدی»

لامصب تمام کمبود محبت هامو پر کرده! فک کنم عاشقش شدم!


بعضیا علاوه بر اینکه آدم نیستن



 آدم بشو هم نیستن...



 دقت کردید؟؟

همیشه تو جمع پسرایی که ورق بازی میکنن ...

یکی هست که رکابی تنشه

دو نفرهم همش بالش زیربغلشونه!!


"تو هم دختر خودمي"
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
ترفند پيرمردها براي ماچ كردن زنهاي فاميل در ایام عید


اگه آمریکا و انگلیس و غرب  واسه


چهارشنبه سوری بیان ایران و


اوضاع آتیش بازی  رو ببینن


غنی سازی اورانیوم که سهله...


حق ساخت فندک رو هم ازمون میگیرن


نصیحت كردن در خانواده ها باید ساماندهی بشه.

یعنی مثل معاینه فنی یه برچسب بزنن روت كه



قبلا نصیحت شدی!!!!!!! نه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

 

مشکل ما به هیچ عنوان پول نیست،

 

بلکه بی پولیه

 

داداش کوچیکم داشت تو خونه فوتبال بازی می کرد،

 

بهش گفتم خونه جای فوتبال بازی کردن نیست.

 

گفت برزیل داره تو خونه خودش جام جهانی برگزار می کنه،

 

تو چه می فهمی آخه؟

 

فقط تو ایرانه که بیسکوییت رنگارنگ و آدامس موزی

 

 

خودش به عنوان یه واحد پول مستقل به حساب میان

هاااا

نه قانوني است و نه منطقي !!!(بسیار شنیدنی)


دانشجويي پس از اينكه در درس منطق نمره نياورد به استادش گفت: قربان، شما واقعا چيزي در مورد موضوع اين درس مي دانيد؟
استاد جواب داد: بله حتما. در غير اينصورت نمي توانستم يك استاد باشم. دانشجو ادامه داد: بسيار خوب، من مايلم از شما يك سوال بپرسم ،اگر جواب صحيحداديد من نمره ام را قبول مي كنم در غير اينصورت از شما مي خواهم به من نمرهكامل اين درس را بدهيد
استاد قبول كرد و دانشجو پرسيد: آن چيست كه قانوني است ولي منطقي نيست، منطقي است ولي قانوني نيست و نه قانوني است و نه منطقي؟


استاد پس از تاملي طولاني نتوانست جواب بدهد و مجبور شد نمره كامل درس را به آن دانشجو بدهد.
بعد از مدتي استاد با بهترين شاگردش تماس گرفت و همان سوال را پرسيد و شاگردش بلافاصله جواب داد: قربان شما 63 سال داريد و با يك خانم 35 ساله ازدواج كرديد كه البته قانوني است ولي منطقي نيست. همسر شما يك معشوقه 22 ساله دارد كه منطقي است ولي قانوني نيست و اين حقيقت كه شما به معشوقه همسرتان نمره كامل داديد در صورتيكه بايد آن درس را رد مي شد نه قانوني است و نه منطقي !!!

لغت نامه آقایان:

 
چه جالب . بعد چی شد؟
ترجمه : هنوز داری حرف می زنی؟ بس کن دیگه.
 
این بار دیگه چیکار کردم؟
ترجمه: این بار چطوری مچم رو گرفتی؟
 
عزیزم خسته ای . بیا یه کم استراحت کن.
ترجمه: صدای جارو برقی نمی ذاره پلی استیشن بازی کنم. خاموش کن.
 
یااااادم رفت.
ترجمه: کد پستی سی و چهار رقمی خاله اولین دوست دخترم رو هنوز یادمه اما روز تولد تو رو یادم رفته.
 
از صبح تا شب دارم جون می کنم بخاطر تو و این بچه.
ترجمه: امروز از محل کار مرخصی گرفتم با رفقا رفتیم کنار رودخونه کباب خوردیم.
 
عزیزم راهو بلدم.
ترجمه: می تونم راهو پیدا کنم به شرطی که بفهمم تو کدوم کشوریم.
 
نتونستم پیداش کنم.
ترجمه: شئی مورد نظر  بیش از یه متر با من فاصله داشت. حوصله نداشتم پاشم.
 
برای تمام کارهام یه دلیل منطقی دارم.
ترجمه: یه کم فرصت بده یه خالی بندی جور کنم
زن پاشو محکمتر روی گاز فشار داد ، باید خودشو سریع میرسوند...... نه!!!
صدای برخورد ماشین با سپر گلگیر روبرویی....
ماشین کاملا نو بود و چند روز بیشتر نبود که اونو تحویل گرفته بودند.
چطوری باید جریان تصادف و به شوهرش توضیح میداد.... خدایا!!!
باید مدارکش رو حاضر میکرد. 
در حالی که از یه پاکت قهوه ای رنگ بزرگ مدارکش رو بیرون میکشید
تکه کاغذی از توی اون زمین افتاد که روی اون با خطی کلفت و شتاب زده نوشته شده بود:
.
.
عزیزم در صورت تصادف یادت باشه، که من تو رو دوست دارم نه ماشین رو!
زن اروم گرفت و با لبخندی از ماشین پیاده شد.
وقتی پیرهنمون با اتو میسوزه ، قشنگترین ظرف کریستالمون میشکنه، دیوارهای خونه خط خطی میشه
یادتون باشه هیچکدوم ارزش شکستن دلی رو نداره


دختر و پسری با سرعت 120کیلومتر سوار بر موتور،
دختر:یواشتر من میترسم!
پسر:نه خوش میگذره!
دختر:نه نمیگذره،خواهش میکنم،خیلی وحشتناکه!
پسر:پس بگو دوسم داری!
دختر:باشه،باشه،دوست دارم حالا خواهش میکنم آرومتر!
... پسر:حالا محکم بغلم کن.
دختر بغلش کرد.
... پسر:میتونی کلاه ایمنی منو برداری بذاری سر خودت؟اذیتم میکنه.
.
.
.
روزنامه های روز بعد:
موتور سیکلتی با سرعت 120کیلومتر بر ساعت به ساختمانی اصابت کرد.
موتور 2 نفر سرنشین داشت اما 1 نفر نجات یافت.
حقیقت این بود که اول سرپایینی پسری که سوار موتور بود متوجه شد ترمز بریده،اما نخواست دختر بفهمد،در عوض خواست که یکبار دیگر بشنود که دختر دوسش دارد..

انواع زن ها

زنها مثل اطو هستند هم مصرفشان بالا است هم زود داغ مي كنند البته بدون بخارش هم بدرد نمي خورد.

زن ها مثل پياز هستند ظاهر سفيد و ظريفي دارند اما باطنشان اشك آدم رو در مي آورد.

زنها مثل سكوت هستند با كوچكترين حرفي ميشكنند.

زنها مثل چراغ راهنمايي هستند هر چقدر هم با آنها حرف بزني باز هم مرتب رنگ عوض مي كنند.

زنها مثل تخت خوابگاه هستند نوها و تازه هايشان كميابند و كهنه هايش هم سرو صدا زياد مي كنند.

زن ها مثل الكل هستند دير بجنبي همهشان مي پرند.

زنها مثل عينك دودي هستند با هردودنيا را تيره و تار مي بيني.

زنها مثل ظرف سفالي هستند بدون رنگ و لعاب جلوه اي ندارند.

زنها مثل كامپيوتر هستند يك بار خودش را ميگيري و يك عمر لوازم جانبي آنرا.

زنها مثل كيك خامه اي هستند با نگاه اول آب از لب و لوچه آدم آويزان مي شود اما كمي بعد دل آدم را ميزند.

زنها مثل زير شلواري هستند مردا با هيچكدامشان جرأت نمي كنند به بازار بروند.

زنها مثل لاستيك سواري هستند كمتر از چهارتا بيفايده است.

زنها مثل بچه ها هستند تا وقتي كه ساكتند خوبند

ﮔﻮﺷﯿﻤﻮ ﺗﻮ ﻣﺎﺷﯿﻦ ﺑﺎﺑﺎﻡ ﺟﺎ ﮔﺬﺍﺷﺘﻢ ﺍﺯ ﺧﻮﻧﻪ ﺯﻧﮓ ﺯﺩﻡ
ﺑﻬﺶ ﻣﯿﮕﻢ :
.
.
.
.

ﻣﻦ : ﮔﻮﺷﯿﻢ ﺗﻮﻣﺎﺷﯿﻨﺖ ﺟﺎ ﻣﻮﻧﺪﻩ
ﺑﺎﺑﺎﻡ : ﻣﯿﺪﻭﻧﻢ
ﻣﻦ : ﺯﻧﮓ ﺧﻮﺭﺩﺟﻮﺍﺏ ﻧﺪﯾﺎﺍﺍﺍ
ﺑﺎﺑﺎﻡ : ﺁﺧﻪ ﻣﮕﻪ ﻣﻦ ﺑﯿﮑﺎﺭﻡ ﺟﻮﺍﺏ ﺯﻧﮓ ﮔﻮﺷﯽ ﺗﻮﺭﻭﺑﺪﻡ
ﻣﻦ : ﺧﺐ ﺣﺎﻻ ﭼﺮﺍﻋﺼﺒﺎﻧﯽ ﻣﯿﺸﯽ ،ﮐﺴﯽ ﺯﻧﮓ ﻧﺰﺩ ؟؟
ﺑﺎﺑﺎﻡ : ﻧﻪ ﻓﻘﻂ ﻧﺎﺯﯼ ﺍﺱ ﺩﺍﺩ ﮔﻔﺖ ﻏﺮﻭﺏ ﻣﯿﺎﺩ ﺩﻧﺒﺎﻟﺖ
ﺑﺮﯾﻦ
ﺑﯿﺮﻭﻥ ﮔﻔﺘﻢ ﻭﻗﺖ ﻧﺪﺍﺭﯼ ﺳﺮﺕ ﺷﻠﻮﻏﻪ
...
ﻣﻦ
ﻭﺍﺳﻪ ﭼﯽ ﺍﯾﻨﻮﮔﻔﺘﯽ ؟
ﺑﺎﺑﺎﻡ : ﭼﻮﻥ ﻗﺒﻠﺶ ﺑﻪ ﻧﺴﺘﺮﻥ ﻗﻮﻝ ﺩﺍﺩﻡ ﺑﺮﯾﻦ ﺧﺮﯾﺪ

يه مرد 80 ساله ميره براي چكاپ. دكتر ازش در مورد وضعيت فعليش مي پرسه و پيرمرد با غرور جواب ميده:
هيچوقت به اين خوبي نبودم. تازگيا با يه دختر 25 ساله ازدواج كردم و حالا باردار شده و كم كم داره موقع زايمانش ميرسه
نظرت چيه دكتر؟!
دكتر چند لحظه فكر ميكنه و ميگه: خب بذار يه داستان برات تعريف كنم. من يه نفر رو مي شناسم كه شكارچي ماهريه. اون
هيچوقت تابستونا رو براي شكار كردن از دست نميده. يه روز كه مي خواسته بره شكار از بس عجله داشته اشتباهي چترش رو
به جاي تفنگش بر ميداره و ميره توي جنگل! همينطور كه ميرفته جلو يهو از پشت درختها يه پلنگ وحشي ظاهر ميشه و مياد
به طرفش. شكارچي چتر رو مي گيره به طرف پلنگ و نشونه مي گيره و ….. بنگ! پلنگ كشته ميشه و ميفته روي زمين!!!
پيرمرد با حيرت ميگه: اين امكان نداره! حتما يه نفر ديگه پلنگ رو با تير زده!
دكتر يه لبخند ميزنه و ميگه: دقيقا منظور منم همين بود !!!
نتيجه اخلاقي : هيچوقت در مورد چيزي كه مطمئن نيستي نتيجه كار خودته ادعا نداشته نباش !
يه چن تا چيز ميگم بهشون لعنت بفرستين:

1.لعنت به عطسه اي که نمياد
2.لعنت به انگشت کوچيکه پا که تو اوج خوشالي حالمونو ميگيره
3.لعنت به کسي که سير و پياز ميخوره و دندوناشو نميشوره و مياد تو مترو و BRT
4.لعنت به بوي غذا علي الخصوص قرمه سبزي که وقتي ما بيرونيم مياد 
5.لعنت به علامتاي جا به جاي شير توالت 
6.لعنت به کسي که وقتي از حموم مياد اون شير آبو تو حالت دوش ميزاره
7.خواستين اضافه کنين!!!!!!!

بعـــــد از این عکس بـــــود که فهمیـــدم از من بیــــــکارتر هم تـــــو دنیــــــــا وجــود داره ...

هنــــــــــــرمند مـــــــــــردمی

داشتم با ماشین رفیقم لایی میکشیدم

یهو یه زانتیاییه اومد کنارمون گفتش:

داری لایی میکشی؟

منم گفتم نه دارم عربی میرقصم برات!

اونم گفت پس بزن کنار تا شاباشتو بدم

هیچی دیگه تازه فهمیدم پلیس بود!

۷۰ تومنم جریمه شدیم ۵۰تومن بخاطر لایی کشی

۲۰ تومنم بخاطر شوخی با برادر پلیس حین انجام وظیفه..

 

 

خدا جون سلام به روی ماهت .....

سلام به شمایی که داری این پست رو می خونی ....درود برتو

یه تیکه از شعر زیبا تیتراژ ماه عسل رو می نویسم ...با تمام احساس بخونید

تو بجای منم داری زجر می کشی

یکی عاشقته که تو عاشقشی

تو بجای منم پرغصه شدی

نزار خسته بشم نگو خسته شدی

نگران منی که نگیره دلم

واسه دیدن تو داره میره دلم

نگران منی مثل بچگیام

تو خودت می دونی که من ازت چی می خوام

مگه میشه باشی و تنها بمونم.....

خب این شعر تقدیم به همه دوستداران وهواداران ماه عسل و مجری خوبش ....   

دلم دیگه دلتنگیاش بیشماره 

هنوزم به جز تو کسی رو نداره

عوض می کنی زندگیم رو تو به من یاد دادی عاشققی رو

تو رو تا ته خاطراتم کشیدم

به زیبایی تو کسی رو ندیدم..

  

ﺗﻮ ﮐﺎﻓﻰ ﺷﺎﭖ

ﭘﺴﺮﻩ ﺩﺳﺘﺸﻮ ﮔﺬﺍﺷﺘﻪ ﺑﻮﺩ ﺭﻭ ﺩﺳﺖ ﺩﺧﺘﺮﻩ

ﻭ ﺁﺭﻭﻡ ﻟﺒﺨﻨﺪ ﻣﯿﺰﺩﻧﺪ...

ﻣﻨﻢ ﺍﯾﻦ ﯾﮑﻰ ﺩﺳﺘﻤﻮ ﮔﺬﺍﺷﺘﻢ ﺭﻭ ﺍﻭﻥ ﯾﮑﻰ ﺩﺳﺘﻢ

ﺍﻣﺎ ﺍﺻلا ﺧﻨﺪﻩ نداشت

ﻣﻠﺖ ﺑﻪ ﭼﻪ ﭼﯿﺰﺍﯾﻰ ﻣﯿﺨﻨﺪﻧﺎ...

خانمه به شوهرش میگه سالگردازدواجمونه یه آوازبخون مرده میگه یک حلقه طلای

اسمتوروش نوشتم..بروبیارپاکش کنم ریدی توسرنوشتم


به مامانم میگم : یادش بخیر بچه بودیم چقدر ما رو کتک زدیا !


شترق خوابوند در گوشم گفت : این دروغا چیه که میگی ؟ من کِی دستم روتون بلند

شده

یــــــــــــه مخاطـــــــبــــــــــــه خـــــــاصــــــــم 

نــــداریـــــــــم کـــــــه: 

اوووووووووووه حــــــــواســـــــم نبـــــــود الان مـیا د میبـــــیـنه... p: 

اشــــتباه شـــــــد اقآآآآآآآآآ داریـــــــــــــــــــــــــــم 

داریـــــــــــــــــــــــــــم
 

آیا همسر شما رو مُخ است؟


آیا همسر شما دیگه خستتون کرده؟


آیا همسرشما گیر بیخود دمیده؟


دزیده شده از دنج پاتوق


آیا تحمل اخلاقِ گندشو ندارید؟


ما مشکل را حل میکنیم کاملاًریشه ای و همیشگی و بدون بازگشت و عوارض


حتی بهتر از تن تاک !!


همسر خود را به ما بسپارید


هواپیمایی ایران

 

تو تاکسی نشسته بودیم یدفه دختره گفت چی؟

من:هیچی

.

.

.

.

دختره:چی؟

من:بخدا هیچی

دختره:چی؟

من:خدا شاهده هیچی

دختره:چی؟

من:آقای راننده جان مادرت وایسا من میخوام پیاده بشم

راننده:خفه شو بشین سر جات خانم داره عطسه میکنهنیشخند

 

یـه دوس‌ دخــدر موفرفری هم نداریم، لُــپش رو بکشیم بگیم: چطوری بَـبَـعیه من؟! اونم ذوق کنه . . . بگه: بَـــــــــــــــــــــــــــع

_-_-_-_-_-_-_-_پیامک خنده دار_-_-_-_-_-_-_-_

اینایی که میگن ۲۱ دسامبر دنیا تموم میشه همونایی هستن که رفتن پشت بوم آرم پپسی را ببینن

_-_-_-_-_-_-_-_پیامک خنده دار_-_-_-_-_-_-_-_

مادربزرگم همیشه میگه موقع خوردن آب حتما ۳ بار بسم اللّاه بگید , چون ۳ تا جن در آب وجود داره …. . . . ۲ تا هیدرو جن و ۱ اوکسی جن

_-_-_-_-_-_-_-_پیامک خنده دار_-_-_-_-_-_-_-_

یکی از آپشن های عطر مشهدی اینه که برای از بین بردن بوش باید اون قسمت از بدن رو قطع کنی !

_-_-_-_-_-_-_-_پیامک خنده دار_-_-_-_-_-_-_-_

سوار تاکسی بودم ، دیدم یه دختر خوشگل و سنگین جلو نشسته پیاده شد ، دست کرد تو کیفش ، گفتم مهمون ما باش خانوم خوشگله دیدم از تو کیفش یه قبض در آورد داد به راننده گفت : ” این قبض و بگیر، بابا , وقت برگشتن برو عکسهای منم از آتلیه بگیر ” هی سرخ و سفید می شدم ، خواستم جمعش کنم، گفتم : ” دخترتون هستن ، ماشالا چقد حالت چشما و فرم صورتشون شبیه شما بود ” راننده گفت ” بیخود شیرین زبونی نکن ، الان مهمون کردنو بهت نشون میدم…!!!

_-_-_-_-_-_-_-_پیامک خنده دار_-_-_-_-_-_-_-_

برو حاجی من توی ۵ ترم کلا ۳۴واحد پاس کردم منو از ۲۱ دسامبر میترسونی

عزیزم با من باش و از وجود من به زندگیت گرما و صمیمیت ببخش

و سرمای سخت زندگیت را با اعتماد به من از بین ببر

ایران رادیاتور !

.

.

.

بزرگترین دلهره زندگی حیف نون اینه که :

تو مهمونیا وقتی دارن بشقاب ته دیگو دست به دست میچرخونن بهش نرسه !

.

.

.

یک مثلی هست که میگه :

هرکسی در کیسه اش زر بُوَد سخنش مقبول است گرچه خر بُوَد !

.

.

.

وقوع یک اتفاق بزرگ در ۲۱ دسامبر ۲۰۱۲

این اتفاق صد در صد اتفاق می افتد

تمامی بزرگان نجوم این خبر راتایید کردند

در غروب ۲۱ دسامبر کم کم هوا رو به تاریکی خواهد رفت ، دانشمندان نام این پدیده را شب گذاشتند !

.


بقیه جملات طنز در ادامه مطلب


این که لم داده به پشت صندلی،

از دماغ فیل افتاده، ولی...

 

شاعری بی چیز و بی اندازه است

دل به دنیایی مجازی داده است

 

مثل اصحاب کهف خوابیده است

قیمت نان را مگر او دیده است؟!

 

در خیالش طرح زوج و فرد نیست

فکر قسط و بهره و دیرکرد نیست!

 

شهر او بی چاله و بی چوله است

شهر او زیباتر از ماسوله است!

 

چون که دستانش درون جیب نیست،

فکر او جز گندم و جز سیب نیست!

 

قیمت چایی، برنج و شیر و ماست

قصه ای بی پایه است و نیست راست!

 

قیمت مسکن برایش درد نیست

زیر سقف آسمانش سرد نیست

 

نرخ بیکاری، تورم، اعتیاد

یا که پایین بودن سطح سواد،

 

اینهمه تحریم، بی پولی، فساد،

شعر او را غلغلک داده؟ نداد!

 

 

مردم دنیای او بی کینه اند

صاحب قلبی درون سینه اند

 

مردها مجنون و زنها لیلی اند

لیلی و مجنون زیاد و خیلی اند!

 

همسر دوم نمی گیرد کسی

زن ندارد غصه و دلواپسی

 

آسمان شهر او پردود نیست

هیچکس تنها به فکر سود نیست

 

جنس چینی توی بازارش کم است

بارش اجناس چینی نم نم است!

 

او دلار اصلا ً ندیده تا به حال

آخر هفته نرفته هی شمال

 

یک کوپن دارد درون جیب خویش

در خیالش با کوپن رفته ست کیش!

 

او به فکر یک دماغ ساده است

گونه و لپ را خدایش داده است!

 

می خرد با پولهایش هی کتاب

او فلافل می خورد جای کباب

 

سیم کارت اعتباری می خرد

با خودش تا دستشویی می برد!

 

چون خر دخل و مخارج در گل است،

فکر کاری منتها در منزل است!

 

عاشق یارانه است و بی قرار

عاشق یک ماه کلا ً انتظار!

 

دائماً در فکر شوهر کردن است

فکر قلاده به دور گردن است!

 

فکر جارو کردن یک خانه است

طفلکی یا ساده یا دیوانه است!

 

توی این اوضاع بد، مانند او

من ندیدم تو اگر دیدی بگو ...



قرعه کشی بانک دیروز:

هزاران دستگاه خودرو سواری

قرعه کشی بانک امروز:

هزاران لیتر بنزین

قرعه کشی بانک فردا:

هزاران نان سنگک

- – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – –

آرزوی ریاضی:

عرض سلام+طول عمر +ارتفاع سلامتی

برای مساحت وجود نازنینت !

- – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – –

یه عمر رفتیم سینما آخر نفهمیدیم دسته های صندلیش ماله خودمونه یا بغل دستیم

- – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – -

 یک عدد نان سنگک، از دوره‌ی دویست تومانی، در فریزر مانده،

کاملاسالم، بدون کپک، به بالاترین پیشنهاد فروخته می‌شود.

قیمت پایه ۳۰۰ تومان !

- – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – -

امسال سال عجیبیه :

۲ رقم آخر سال تولدت رو ، با سن خودت جمع کن ، میشه ۹۰ !

این جریان عجیب هر ۸۲۳ سال یک بار اتفاق میافته

- – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – -

یارو کفه دستش میخاره میگه پول داره میاد، گوشش میخاره میگه دارن پشتم حرف میزنن، کفه پاش میخاره میگه پول داره میره، کثیفی بابا جون کثیفی، برو حموم !

- – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – -

اگر یک زنبور داخل دهان گربه رود ، گربه چ می گوید ؟ - میوز.میوز

- – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – -

به غضنفر میگن بابات چند سالشه ؟ میگه نمیدونم خیلی وقته داریمش!

- – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – -

حیف نون زنگ می زنه به مخابرات می گه: آقا ببخشید سیم تلفن ما خیلی بلنده، اگه می شه لطف کنید از اون طرف یه کم بکشیدش!...

- – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – -

یه روز کاغذ می خوره تو سر حیف نون. حیف نون جا در جا می میره!

کاغذ رو بر می دارن نگاه می کنند، می بینن توش نوشته: "دو تا آجر"!

 

- – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – -

حیف نون هنوز در گیره که چرا خواهرش دو تا برادر داره، خودش یکی!

- – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – -

حیف نون خوابیده بوده، میان بیدارش کنن می بینن پین کد (Pin Code) می خواد!

- – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – -

از استاد تاریخ پرسیدن عشق چیست؟ ...

گفت : سقوط سلسله ی قلب جوان.

- – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – -

میدونی حدفاصل گریه تا لبخند چیه ؟

دماغ !


دستت رو بذار رو یه طرف صورتت ……. گذاشتی !؟

خوب به این پدیده میگن ماه گرفتگی !

.

.

.

یک ضرب المثل ژاپنی می گوید: یک ایرانی اگر هواپیمایش سقوط نکند،از حوادث رانندگی

جان سالم به در ببرد،آلودگی هوا زنده اش بگذارد و زلزله زیر آوار له اش نکند،

حتما از خوشحالی خواهد مرد !!!

.

.

.

خواستم اسمتو بذارم گل گفتم می پلاسی ، بذارم خورشید گفتم غروب میکنی،

بذارم ماه روزا تنها می مونی ، گذاشتم دماغ تا همیشه رو صورتم باشی !!!

مکیدن ممنوع ! ، خوردن ممنوع ! لیسیدن ممنوع ! فرو کردن انگشت ممنوع !

زبان زدن ممنوع !

اینا رو یه عسل فروش لر در مغازه اش نوشته بود !!!

.

.

.

از غضنفر میپرسن راست بهتره یا چپ ؟

میگه راست ، چون بابام یه عمر راست کرد ! حال کرد !

اما یه بار چپ کرد مرد !!!

.

.

.

ازیکی می پرسن دوست داری چه جوری بمیری؟

می گه مثل پدربزرگم در خواب و آرامش. نه مثل مسافرهای اتوبوسش در ترس و وحشت!!!

.

.

.

به یه بچه میگن اون چه حیوونی یه که به ما گوشت، شیر، ماست، کفش، لباس میده؟

بچه میگه: بابام !!!

.

.

.

یه بنده خدایی میگه: من دو بار ازدواج کردم هر دو بار هم بد شانسی آوردم

همسر اولم ترکم کرد دومی ترکم نمی کنه !!!

.

.

.

دختره به دوست پسرش میگه : شب بیا خونه مون , اگه موقعیت خوب بود یه سکه میندازم

پائین .. شب میشه . دختره یه سکه میندازه پائین . ولی هر چقدر صبر میکنه می بینه

پسره نمیاد بالا سرش رو از پنچره بیرون میکنه میپرسه : چرا نمیای؟ پسره میگه : دارم

دنبال سکه می گردم . دختره میگه :بیا بالا . بهش کش بسته بودم !!!

.

.

.

چند فحش قدیمی:

۱٫ -از جلوی چشمام خفه شو .

۲٫ -کسی با تو زِرِ نزد

۳٫ -صداتو واسه من داد نزن .

۴٫ -وقتی با من حرف میزنی دهنتو ببند .

چند فحش جدید:

۱٫ -دستت بشکنه از زا نو .

۲٫ -خودم دست دارم ، جوا بشو میدم !!!

یکی از فانتزیام اینه که با دوستام برم ﮐﻮﻫﺴﺘﺎﻥ !ﺑﻌﺪ ﺗﻮ ﯾﻪ ﺑﺮﻑ ﻭ ﺑﻮﺭﺍﻥ ﻣﻦ ﭘﺎﻡ ﺑﺸﮑﻨﻪ ﻭ ﺩﯾﮕﻪ ﻧﺘﻮﻧﻢ ﺣﺮﮐﺖ ﮐﻨﻢ !ﺑﻪ ﺍﻭﻧﺎ ﺑﮕﻢ ﺑﺮﯾﺪ ﻭ ﻣﻨﻮ ﺍﯾﻨﺠﺎ ﺑﮕﺬﺍﺭﯾﺪ ﺷﻤﺎ ﺑﺎﯾﺪ ﺧﻮﺩﺗﻮﻧﻮ ﻧﺠﺎﺕ ﺑﺪﯾﺪ . . .

ﺑﻌﺪ ﺍﻭﻧﺎ ﺑﮕﻦ ﮐﻪ ﻣﺎ ﺗﻮ ﺭﻭ ﺗﻨﻬﺎ ﻧﻤﯿﺬﺍﺭﯾﻢ ﻭ ﺑﻌﺪﺵ ﻣﻦ ﺑﮕﻢ ﺷﻤﺎ ﺧﻮﺩﺗﻮﻧﻮ ﻧﺠﺎﺕ ﺑﺪﯾﺪ ، ﻣﻨﻮ ﺭﻫﺎ ﮐﻨﯿﺪ . . .
ﺑﻌﺪ ﺩﻭﺳﺘﺎﻡ ﺑﺮﻥ ﻭ ﻣﻨﻮ ﺗﻨﻬﺎ ﺑﺬﺍﺭﻥ . . .
ﺑﻌﺪ ﭼﻨﺪ ﺳﺎﻋﺖ ﺩﻭﺳﺘﺎﻡ ﺗﻮ ﮐﻮﻫﺴﺘﺎﻥ ﮔﻤﺸﺪﻥ ﻭ ﯾﻪ ﺷﯿﺮ ﮐﻮﻫﺴﺘﺎﻥ ﻭﺣﺸﯽ ﺑﻬﺸﻮﻥ ﺣﻤﻠﻪ ﻣﯿﮑﻨﻪ ﻭ ﺍﻭﻧﺎ ﻓﺮﺍﺭ ﻣﯿﮑﻨﻦ ﻭ ﻣﻮﻗﻊ ﻓﺮﺍﺭ ﺗﻮ ﺑﻦ ﺑﺴﺖ ﮔﯿﺮ ﻣﯿﮑﻨﻦ . . .
ﺑﻌﺪ ﺩﻗﯿﻘﺎ ﻟﺤﻈﻪ ﺍﯼ ﮐﻪ ﺷﯿﺮﻩ ﻣﯿﺨﻮﺍﺩ ﺣﻤﻠﻪ ﮐﻨﻪ ﺻﺪﺍﯼ ﯾﻪ ﺷﻠﯿﮏ ﺑﯿﺎﺩ ﻭ ﺷﯿﺮﻩ ﺑﯿﻔﺘﻪ ﻭ ﺩﺭ ﭘﺸﺖ ﺍﻭﻥ ﺻﺤﻨﻪ ﻣﻦ ﺑﺎ ﯾﻪ ﺗﻔﻨﮓ ﮐﻪ ﺩﺍﺭﻩ ﺍﺯﺵ ﺩﻭﺩ ﺧﺎﺭﺝ ﻣﯿﺸﻪ ﻭ ﯾﻪ
ﭘﺎﯼ ﻣﺠﺮﻭﺡ ﻭﺍﯾﺴﺘﺎﺩﻡ ، خورشید ﺑﻪ ﺭﻧﮓ نارنجی داره پشت سرم غروب میکنه یه تًف مارکدار بندازمو برم تو افق محو شم . . .

 

 

 

 

تا حالا دقت کردین چـرا به لوک میگن خوش شانس ؟
.
.
.
چون همیـشه فانتزیاش به حقیقت تبدیل میشنو تـو افق محـو میـشه :)))))

 

 

یکی از فانتزیام اینه که برم ﺧﻮﺍﺳﺘﮕﺎﺭﻱ
ﭘﺪﺭ ﻋﺮﻭﺱ ﺍﺯﻡ ﺑﭙﺮﺳﻪ
ﺧﻮﺏ ﺁﻗﺎ ﺩﻭﻣﺎﺩ ﻋﺰﻳﺰ ، ﺧﻮﻧﻪ .. ﻣﺎﺷﻴﻦ ، ﻛﺎﺭ ، ﭘﻮﻝ ﭼﻴﺎ ﺩﺍﺭﻥ ؟
ﺑﻌﺪ ﻣﻨﻢ ﻗﺎﻃﻲ ﻛﻨﻢ ﻛﻠﻴﺪ ﻫـﺎﭺ ﺑﻜــُـ ﭘﺮﺕ ﻛﻨﻢ ﺗﻮ ﺻﻮﺭﺗﺶ ﺑﮕﻢ ﻣﻦ
ﺍﻭﻣﺪﻡ ﺧﻮﺍﺳﺘﮕﺎﺭﻱ ، ﻧﻴﻮﻣﺪﻡ ﺧﺮﻳﺪ ﻭ ﻓﺮﻭﺵ !
ﻳﺎﺭﻭ ﭘﺪﺭﻩ ﻫﻢ ﺳﻮﻳﭻ ﭘﺮﺍﻳﺪﻣﻮ ﺑﺒﻴﻨﻪ ﻭ ﻳﻪ ﺑﺮﻕ ﺧﺎﺻﻲ ﺗﻮ ﭼﺸﺎﺵ
ﺑﻴﺎﺩ ﺑﻌﺪﺷﻢ ﺑﻴﻮﻓﺘﻪ ﺑﻪ ﭘـﺎﻡ ﻛﻪ ﺑﻴﺎ ﺩﺧـﺪﺭﻣﻮ ﺑﮕﻴﺮ ﻭ ﻫﻤﺶ ﻣﺎﻝِ
ﺧﻮﺩﺕ ﻭ ﺍﻳﻨﺎ
ﻣﻨﻢ ﺑﻲ ﺗﻮﺟﻪ ﭘﺮﺍﻳﺪ ۲۰ ﻣﻴﻠﻴﻮﻧﻴﻢ ﺭﻭ ﺑﻴﺨﻴﺎﻝ ﺷﻢ ﻭ ﺗﻮﻱ ﺍﻓـﻖ ﻣﺤـﻮ
ﺷﻢ . . . .
ﻳﻪ ﻫﻤﭽﻴﻦ ﺁﺩﻡ ﺩﺳﺖ ﻭ ﺩﻝ ﺑﺎﺯﻱ ﻫﺴﺘﻢ ﻣﻦ. . . :D

با خواهرم رفتیم عطاری به فروشنده میگه ۱۰۰۰تومن زردچوبه بده ۱۰۰۰تومن فلفل سیاه بده ؛ فروشنده کشیده داده بعد خواهرم میگه چقدر میشه ؟

::
::
با بابام نشستیم داریم والیبال میبینیم (ست ۲ که زمینا عوض شده) ، بعد تیم ها یکیشون لباساشون قرمز بود یکی دیگه سفید پاسورِسفید ها هم لباسش قرمز بود . مامانم اومده داره با دقت نگاه میکنه بعد یهو میگه : عه ! طفلک این قرمزه اینور جا مونده . . .
فک و فامیله داریم ؟

::
::
به خاله ام که در آمریکا زندگی می کنه با کلی ذوق و شوق گفتم : خاله ! من خیلی دوست دارم بیام اون جا زندگی کنم . برگشته می گه خوب این جا کسی رو داری بری پیشش ؟
::
::

بابام : آب یخ نخور چاق میشی!!!!
من: واسه چی؟ چه ربطی داشت؟؟!!!
بابام: آب یخ میخوری، چربیات یخ میزنن سفت میشن چاق میشی…!!!!

::

::

بچم دو سالشه الان یه ماهه به من میگه دایی محسن
نه دایی داره نه محسن داریم !!! امکان داره آدم تو این سن توهم بزنه ؟
فک و فامیله داریم؟


یکی از فامیلامون خیلی سال پیش که راهنمایی بود موقع امتحانا تقلب نوشته بود تو برگه های کوچیک با خودش برده بود سر جلسه،یکی از سوالا اومده بود فامیله تنبلو خجسته من حال نداشته جوابو بنویسه،برگه تقلبشو چسبونده بود به برگه امتحان جلوی سوالشم نوشته بود جواب ضمیمه شده،معلمشم فهمیده بود تقلب کرده انداخته بودتش،یه همچین فامیلای فراخ و داغانی دارم من

::

::

بابام صلاح ما رو میخواد، برای جهنم میخواد ما رو آماده کنه انقدر بخاری رو زیاد میکنه .. من میدونم

::

::

داشتم کارت پایان خدمت بابامو میدیدم بهش میگم بابا واقعا قدت ۱۶۰ سانته ؟ میگه بچه مگه تو ۱۶۰ سانت دوره شاه رو میفهمی ؟

::

::

شاید باورتون نشه ولی امروز بابام به عنوان اعتراض به کثیفی اتاقم یه مرغ زنده گرفت اومد انداخت تو اتاقم !
مرغه هم قد قد قد قد کنان راه افتاد تو اتاق !
من
این چیه بابااا ؟
بابام: مـــــــــرغ !!
اتاقی که طویله باشه کنار توی گاو جای یه مرغ خالیه
من: :|
مرغ: :))

::

::

دقت کردی وقتی داری به شدت دنبال چیزی میگردی همون چیزی رو پیدا می کنی که دفعه پیش شدید دنبالش می گشتی :|

::

::

این مغازه دارها که بهشون میگی همون توی ویترینی رو میخوام میگن همون یکیه واسه نمونه ست ؟ وقتی یکی بیشتر نیست نمونه چیه پس ؟

::

::

دقت کردین وقتی بند کفشتو می بندی یا را براه وا میشه یا باس با دندونت بازش کنی ؟


از حیف نون می پر سند خربزه دوست داری یا هندوانه میگه هر دو وانه
 



حیف نون رو برق می گیره، می میره، فامیلاش سر قبرش با فازمتر فاتحه می دن!
 



دوتا خانم داشتند با هم صحبت می کردند. یکی شون که ازدواج کرده بوده به اون یکی میگه: فکرشو بکن دیروز یکی توی فروشگاه منو دوشیزه خانم صدا کرد!
اون یکی میگه: خوب بابا حق داشته دیگه، اون فکر کرده آخه کی ممکنه تو رو گرفته باشه!

 



بچه: مامان! شاهزاده رویاها با اسب سفید یعنی چی؟
مامان: یعنی یه خری مثل بابات!
 

 


به حیف نون می گن چقدر شما زشتین!
حیف نون میگه: موقعی که کوچیک بودم تو بیمارستان منو عوض کردن!
 

 


حیف نون رفت بانک وام بگیره ضامن نداشت منفجرشد.
 

 


به نیوتن گفتند: چرااز افتادن سیب تعجب کردی؟ گفت: آخه من زیردرخت گلابی نشسته بودم!
 




حیف نون می ره بانک چک خورد کنه، مسئول بانک ازش می پرسه چک سیباس؟ حیف نون می گه نه، مال گردوهای پارساله!
 

 


حیف نون می ره بنگاه، می گن یه خونه داریم کنار راه آهنه. سر و صدا زیاده ولی بعد از یک هفته عادی می شه. حیف نون می گه: اشکالی نداره، این یک هفته رو می رم پیش داداشم.
 

 


چند تا توله سگ برای باباشون تولد می گیرن روی کیک می نویسن: پدرسگ! تولدت مبارک!

 

 

به حیف نون می گن: ای زن ذلیل! چرا تو شستن ظرف ها به زنت کمک می کنی؟ میگه خوب اونم تو شستن لباس ها کمکم می کنه!
 

 


پنج تا داداش پولاشونو رو هم می ذارن تاکسی می خرند. بعد از چند وقت ورشکست می شن. اگه گفتی چرا؟ آخه پنج تایی با هم می رفتن مسافرکشی!
 

 


از دختره می پرسن شوهر چند حرف داره؟ میگه اگه پیدا بشه حرف نداره!

 



اصفهانیه تو خواب می بینه به یه فقیر 1000 تومان داده. بلند می شه می گه: عجب کابوسی بود!

 

صرف فعل نشستن به گویش لری: مو بنیشم تونم بنیشی اونم بنیشه ما که بنیشیم شمام که بنیشید دیه جا نی اونا بنیشن!

 



از حیف نون می پرسن تو چرا ریش نداری؟ می گه من به مامانم رفتم!
 

 



حیف نون با غضنفر شطرنج بازی می کنه، شاه دق می کنه!
 

 



از حیف نون می پرسن دوست داری چه جوری بمیری؟ می گه مثل پدربزرگم در خواب و آرامش. نه مثل مسافرهای اتوبوسش در ترس و وحشت!
 

 


به گربه چینی می گن اسمت چی؟ه میگه: میونگ!

 

حیف نون با دوستش با لگد می زدن تو شکم همدیگه. یکی از اونجا رد می شده می گه شما دو تا دردتون نمی گیره ؟ ترکه می گه نه پوتین پامونه!
 

 


حیف نون تو توی جنگ بیسیم چی بوده. بیسیم می زنه می گه من 5000 نفر رو اسیر کردم. بیابد ببریدشون. بهش می گن خوب خودت بیارشون. می گه: آخه اینا نمی ذارن من بیام!

 


از حیف نون می پرسن نخست وزیر به انگلیسی چی می شه؟ می گه :First And Under !!!

 

از حیف نون می پرسن دانشگاه می ری؟ میگه: اگه بار بخوره همه جا می ریم... دانشگاه، انقلاب، میدون آزادی...
 

 


زنی 2قلو میاره، پسرش داد می زنه مادرم یه بچه آورده با یه زاپاس!
 

 


از حیف نون می پرسن باد صدادار چه شكلیه؟ میگه حلقه ای. میگن چرا؟ میگه چون هر وقت هر کی باد می ده، می اندازه گردن من!
 



بچه ها توی کلاس داشتند سر و صدا می کردند که ناظم میاد تو با عصبانیت میگه: اینجا طویله است؟
یکی از بچه ها می گه: نه آقا اشتباهی آمدید!
 

 


حیف نون یه آینه رو زمین پیدا می كنه. برش می داره، عكسش می افته توش، میگه: ببخشید نمی دونستم مال شماست!
 



مبانی کامپیوتر: آن بخش از یک سیستم را که می‌توان با چکش خرد کرد، سخت‌افزار و آن قسمت را که فقط می‌توان به آن فحش داد، نرم‌افزار می‌گویند!
 



از یه کچل می پرسن اسم شامپوت چیه؟ می گه من از شیشه پاک کن استفاده می کنم!

 

از بچه اصفهانیه می پرسن وقتی می ری سر یخچال چی می خوری؟ می گه: کتک!
 

 


معلم: بگو ببینم... اگه توی خیابون یه نفر یه خری رو گرفته و می زنه، و من برم جلو و از این کارش ممانعت کنم، به این کار چی می گن؟
شاگرد: آقا اجازه، حس برادری!
 

 


از پیرزنه می پرسن شوهرت بدیم یا بفرستیمت مكه؟ میگه ننه، مكه كه فرار نمی كنه!
 

 


حیف نون میره توالت، زنش زنگ می زنه میگه كجایی؟ حیف نون میگه خونه بابات! زنش میگه همون جا یه چیزی بخور بیا من چیزی درست نكردم!
 



2 نفر می رن سوراخ لایه اوزون رو بدوزن، خودشون می مونن اون طرف!
 



به زنی که همیشه می دونه شوهرش کجاست چی می گن؟
بیوه!


 

 

واقعا راست میگن آخه خانم رو چه به رانندگی

 

تعداد صفحات : 3
صفحه قبل 1 2 3 صفحه بعد